جوزف کمبل، اسطوره‌شناس آمریکایی، الگویی یگانه‌ را برای تمام اساطیر جهان ارائه می‌دهد؛ او از نظریه کهن الگوی یونگ بهره گرفت و الگوی پیشنهادی خود، با عنوان«سفر قهرمان»را مطرح کرد و در کتاب «قهرمان هزار چهره» الگویی برای این سفر‌ها ارائه کرده‌است.
سفر قهرمان، یک الگوی کلی است که ادعا می‌شود، بیشتر اسطوره‌های جهان بر اساس آن پی‌ریزی شده‌اند و شامل مراحلی می‌شود. به نظرمی‌رسد، کتاب بادبادک‌باز یکی از آثاری است که ساختاری مشابه با الگوی سفر قهرمان دارد.
این پژوهش، برآن است که رمان بادبادک‌باز خالد حسینی را برپایه‌ی الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل، بررسی و تحلیل کند؛ بنابراین ابتدا به تبیین نظریه کمبل پرداخته، سپس کردار«امیر» را به عنوان نمودی از اسطوره-قهرمان در این رمان، با مراحل مهم الگوی سفر قهرمانی تطبیق داده و به بررسی آن می‌پردازد. نتیجه‌ی پژوهش نشان‌ می‌دهد؛ که چگونه«امیر» در طی سفر قهرمانی، به جبران گذشته می‌پردازد و از شخصیتی ترسو و بزدل به شخصیتی شجاع بدل می‌شود.
این پژوهش، به شیوه توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده‌است و با بررسی نظریه جوزف کمبل، تلاش شده است تا نشان دهد که قهرمان در مسیر خود، مراحل مشابه نظریه کمبل را طی می‌کند.