تحقیق حاضر با عنوان «تحلیل تطبیقی نقش مهارت‌های تفکر انتقادی در برنامه‌ریزی درسی با تأکید بر تربیت سیاسی دانش‌آموزان در جمهوری اسلامی ایران» به بررسی نقش مؤلفه‌های تفکر انتقادی در برنامه‌ریزی درسی و تأثیر آن‌ها بر تربیت سیاسی دانش‌آموزان می‌پردازد. در مقدمه، اهمیت پرورش شهروندانی آگاه، مسئول و تحلیل‌گر در نظام جمهوری اسلامی ایران مورد تأکید قرار گرفته و خلأهای موجود در سیاست‌گذاری‌های آموزشی شناسایی شده است. هدف تحقیق، شناسایی میزان حضور مؤلفه‌های تفکر انتقادی در برنامه درسی و تحلیل چگونگی تأثیر این مؤلفه‌ها بر تربیت سیاسی دانش‌آموزان می‌باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی بوده و از منابع اسنادی، اسناد بالادستی و مطالعات کتابخانه‌ای برای تحلیل استفاده شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که اگرچه مؤلفه‌هایی از تفکر انتقادی در برخی از دروس موجود است، اما به علت ضعف‌های ساختاری، محتوایی و آموزشی، این مؤلفه‌ها به شکل مؤثر به کار گرفته نمی‌شوند. همچنین، تفکر انتقادی نقش مؤثری در تربیت سیاسی داشته و موجب افزایش آگاهی سیاسی، قدرت تحلیل و مشارکت فعال دانش‌آموزان می‌شود. در پایان، پیشنهاداتی همچون بازنگری در محتوای درسی، آموزش معلمان، گسترش آموزش‌های بین‌رشته‌ای و اصلاح ارزشیابی آموزشی برای تقویت تفکر انتقادی ارائه شده است.