نظامی به عنوان یکی از قله های پر ارزش ادب فارسی در زمینه داستانسرایی مهارتی عجیب و هنری در خور توجه داشت. هفت پیکر نظامي، از جنبه هایی مختلفی به وسیله ادب دوستان و پژوهشگران مورد بررسي قرار گرفته است، اين کتاب گرانسنگ به ويژه بخش هفت ‌گنبد آن كمتر براساس ساختار داستاني آن تحليل و شناخته شده است. نگارنده در این پژوهش به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به این تحقیق سامان بخشیده، از اين‌رو بررسي ساختار انديشه نظامي در پردازش داستان‌هاي زيباي هفت‌گنبد و آگاهي ناخودآگاه وي را بر برخي از شاخص‌هاي داستان‌هاي امروزي چنان‌كه خواهد آمد نمايان مي‌سازد.تحليل ساختار دو عناصر داستاني، قصه‌ها و داستان‌هاي پيشين به مخاطب كمك مي‌كند تا با قصه‌ها و وقايع داستاني آگاهانه ارتباط برقرار كند و پيام‌هاي داستاني را بهتر دريابد.در اين نوشتار، سعي شده هر يك از قصه‌هاي هفت‌گنبد از ابعاد مختلف عناصر داستاني تحليل شده و براي هر يك از آنها شواهدي در خور، از ابيات هفت‌گنبد آورده شده است.