با افزايش جمعيت در شهرهاي ايران، حجم تقاضا براي خدمات و كالاهاي عمومي نيز افزايش مي يابد. ولی به علت ساختار اقتصادي- سياسي خاص كشورمان همواره سرعت پاسخگويي به نيازها از سرعت رشد نيازها كمتر بوده است. در ميان كاربریهای پرتقاضا، كاربري هاي آموزشي در پاسخگویی به نيازهای جمعيت دانش آموزی با مشكلات زيادی مواجه اند. در اين راستا پژوهش حاضر به ارزيابی كاربریهای آموزشي(مدارس ابتدایی) با توجه به معیارهای کمی و کیفی پرداخته و سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis 9.3 به مکانیابی مجدد فضاهاي آموزشي با توجه به معيارهای كه در سه طبقه سازگاری، مطلوبيت و ظرفيت طبقه بندی شده اند، مي پردازد. روش اين تحقيق توصيفی – تحليلی می باشد و حجم نمونه مورد مطالعه در اين پژوهش شامل تمام مدارس ابتدايی شهر اشنویه است. نتايج به دست آمده از بررسی همجواریها با تركيب لايه های مختلف نشان می دهد كه در رابطه با كاربریهای سازگار و نيمه سازگار به ترتيب 2 مدرسه(معادل 12 درصد)، و15 مدرسه(معادل 88 درصد) ازمدارس در وضعيت نامناسبی به سر مي برند. در بحث همجواري با كاربري هاي ناسازگار نيز، یکی از مدارس در رابطه با كاربریهای ديگر بويژه در بحث كاربریهای تجاری دارای وضعيتی كاملاً نامناسب می باشد.در بحث ماتريس مطلوبيت ، مدارس ابتدايی شعاع دسترسی را رعايت نكرده و داراي وضعيتی نامناسب هستند .در رابطه با ماتريس ظرفيت نيز میتوان گفت که 90% از مدارس داراي وضعيتي نامناسب هستند.