عملکرد هر فضا در نهایت تابعی از انسان است.انسان به عنوان تنها موجود استفاده کننده از فضا و فراتر از آن موجودی که روح فضا را درک می کند همیشه در پی هماهنگ ساختن کیفیت فضاهای1 خود با نیازهایش است. باید توجه داشت که عوامل بسیاری چون فرهنگ،اقلیم، اقتصاد و نوع کاربری بر این مهم تاثیر گذارند . فضاهای دانشگاهی از دیرباز فضای آموزشی صرف نبوده و قطعا نیستند با تخصصی ترشدن مطالعات و رشته ها نقش هر چه بیشتر پژوهش در فضای دانشگاهی احساس می گردد . پژوهش و تحقیق از بنیان های اصلی فضای دانشجویی همواره در تمامی جوامع فرهیخته بشری بوده اند . دانشگاه نماینده قشر پیشرو جامعه و سردمدار جریانات تاثیر گذار اجتماعی است هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی از کلاس ها فرهنگ سازی می شوند و هر آنچه که در اختیار دانشجو قرار می گیرد به کل جامعه تامیم داده می شود. متاسفانه در دانشکده های امروز با ترکیب نا مناسب دانشکده ها که قطعا هرکدام نیاز های متفاوت دارند شاهد کیفیت و فضای نامطلوبی هستیم با طرح موضوع طراحی دانشکده ی عرفان2 و فلسفه3 در کالبدی با پیشینه ی مناسب سعی در احیای کیفیت فضای از دست رفته دانشکده ها و بازیابی نقش پژوهش در آن خواهیم بود . عارف به عنوان کسی که به دنبال چرایی می رود تناسب جالبی با مفهوم دانشجو دارد. در طراحی سعی می شود با بررسی دانشجویان و اساتید فضای بهتری برای کاربر فراهم سازیم . می توان پرورش و پژوهش4 ذهن را مهمترین گٌمشده ی فضای دانشجویی دانست. اگرباور داشته باشیم که رابطه ی فضا با کاربر بسیار فراتر از یك محیط برای رفته نیاز اوست، باید بر این واقعیت واقف باشیم که مطالعه هر چه بیشتر و دقیق تر خلق و خوی استفاده کننده، باید ها و نباید های رشتۀ تحصیلی و هویت5 و مفهوم رشته به طراحی ما کمك خواهند نمود. در این پژوهش که از نوع تحلیلی توصیفی است،ابتدا پس از روشن شدن موضوع ، اهداف ، پرسشهای آغازین و مبانی نظری به جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز پرداخته شده ، سپس این اطلاعات را در ارتباط با موضوع اصلی پژوهش تحلیل شده و در مرحله بعد با مشاهده ، نقاط موثر بر طرح نهایی را مشخص و در مرحله نهایی الگوی پیشنهادی ارائه شده است.