در سال های اخير در كشورها از جمله ايران، خانواده ها دچار تغيير شده اند. بنيان خانواده سست شده و آمار طلاق رو به افزايش است. اگرچه در كشور ما شدت مشكلات خانوادگي به اندازه برخي كشورهای غربي نيست، با اين وجود بروز مشكلات و نارضايتي های مختلف در اين رابطه را نمي توان مورد اغماض قرار داد. پژوهش حاضر با بررسي رابطه بين سطح انتظارات زناشويي با دلزدگي زناشويي و طلاق عاطفي در بين زوجين انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش‌آموزان دختر و پسر سال اول و دوم و متوسط شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 400-1401 را شامل می شد. نمونه گيري به صورت خوشه اي چندمرحله اي انجام شـد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 435 نفر تخمین زده شد. با توجه به نتایج ضرايب همبستگی و سطح معناداری (05/0 < P ) تمام فرضیه های پژوهش مبنی بر رابطه بين سطح انتظارات زناشويي با دلزدگي زناشويي وطلاق عاطفي در بين زوجين تأیید شدند. نتایج همچنین نشان داد که انتظارات زناشويي با دلزدگي زناشويي بر طلاق عاطفي اثر مستقیم دارند..