شخصیت یکی از عناصر تشکیل دهنده، تولیدات ادبی می باشد و در نتیجه در حوزه مطالعات و پژوهش های ادبی وارد می گردد. می توان شخصیت را رکن اصلی داستان دانست که وقایع و حوادث داستان حول کردار، گفتار و افکار او شکل می گیرد. در رمان های بوف کور «صادق هدایت» و سلوک «محمود دولت آبادی» که نویسندگان سعی کرده اند با استفاده از شخصیت پردازی های مختلف با ارائه شناسنامه ای از آنها بپردازند و این تحقیق و پژوهش که براساس تحلیلی و کتابخانه ای صورت گرفته سعی شده با پرداخت به آنها و بررسی دقیقی داشته باشد در نهایت مشخص می گردد که نویسندگان هر دو چگونه بنابه شرایط این ویژگی شخصیت ها را در جاهای مختلف و به شکل های مختلف بیان می کنند.