نظام مطلوب حاكميت شركتي سبب مي شود كه شركت ها از سرمايه ي خود به نحو موثري استفاده كنند، منافع صاحبان سود و جامعه اي كه در آن فعاليت دارند، در نظر بگيرند، در برابر شركت ها و سهامداران پاسخگو باشند و سبب جلب اعتماد سرمايه گذاران و جذب سرمايه هاي بلندمدت شوند. بايد در نظر داشت كه حاكميت خوب به تنهايي باعث به وجود آمدن شركت هاي خوب نمي شود. زيرا؛ اين مسأله به ماهيت رهبري و استراتژي هاي شركت نيز بستگي دارد. ولي حاكميت بدباعث نابودي شركت مي گردد.
در پژوهش حاضر ارتباط بین حاکمیت شرکتی با عملکرد مالی ارزش محور در طی دوره زماني 1389 لغایت 1394 در بین 82 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. از ديدگاه طبقه بندي تحقيقات و بر مبناي هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردي مي باشد. طرح این پژوهش با استفاده از رویکرد پس رویدادی است. براي آزمون فرضيه ها از آزمون آماري رگرسيون چندگانه استفاده شده است. فرضیه های پژوهش با استقاده از 2 مدل جداگانه مورد تخمین قرار گرفته اند. نتایج مدل ارزش افزوده بازار نشان می دهد که میان معیارهای تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی،دوگانگی وظایف مدیر عامل و نوع حسابرسی با ارزش افزوده بازار ارتباط منفی معناداری وجود دارد. اما میان اندازه هیات مدیره با ارزش افزوده بازار ارتباط مثبتی وجود دارد.