در ايران، طي انجام تحقيقات قابل ملاحظه اي، اهميت قارچ آنتاگونيست Talaromyces flavus در بازدارندگي رشد برخي از عوامل مهم بيمارگر خاکزاد گياهي نظير Rhizoctonia solani، Verticillium dahliae و Fusarium oxysporum شناخته شده است. با توجه به نتايج به دست آمده تا اين مرحله از انجام تحقيقات، موضوع تجاري سازي بيوفرمولاسيون اين قارچ از اهميت خاصي برخوردار مي باشد. بنابراين، در ادامه تحقيقات فوق ضروري به نظر رسید که بيوفرمولاسيون¬هاي مختلف از عامل بيولوژيک مذکور با تاکيد بر تسهيل کاربرد و حتي المقدور با شکلي مشابه قارچ کش هاي شيميايي موجود در بازار تهيه شده و کارآيي آن¬ها در کنترل بيولوژيک بيماري¬هاي گياهي بررسي گردد. جهت بهینه سازی شرایط فرمانتور، ابتدا در شرایط آزمایشگاه با استفاده از دستگاه شیکر (Shaker)، بر اساس میزان اسپورزایی قارچ در محیط کشت مایع C´zapeck Dextrose Broth، نسبت به تعیین زمان و میزان دور مناسب برای فرمانتور اقدام گردید. بدین منظور، آزمایشی در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با شش تیمار و پنج تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل هر یک از سرعت های 100 و 200 دور در دقیقه (rpm) دستگاه شیکر به مدت 24، 48 و 72 ساعت بودند. نتایج نشان داد که میانگین های میزان اسپورزایی قارچ T. flavus در هر میلی¬لیتر از محیط کشت مایع بر مبنای لگاریتمی در تیمارهای مختلف در سه گروه آماری قرار گرفته و مؤثرترین تیمارها از لحاظ کارآیی در افزایش میزان اسپورزایی متعلق به تیمارهای مربوط به سرعت دستگاه تکان دهنده با 200 دور در دقیقه بوده است. همچنین، نتایج نشان داد که میان هر سه تیمار مربوط به سرعت 200 دور در دقیقه با سه زمان 24، 48 و 72 ساعت اختلاف آماری معنی داری وجود نداشته است. در ادامه این تحقیق نیز جهت تعیین مطلوب ترین زمان جهت تولید بیوفرمولاسیون مایع در دستگاه فرمانتور، نسبت به تولید انبوه T. flavus در دستگاه فرمانتور با شرایط میزان اسیدیته (pH) برابر با 8، سرعت 200 دور در دقیقه در سه مرحله جداگانه و در هر مرحله با یکی از زمان های مذکور اقدام گردید. نتایج این بخش نشان داد، بیش ترین میانگین جمعیت اسپور در زمان 72 ساعت (109×3) در مقایسه با زمان های 24 (108×6) و 48 (108×8) ساعت اتفاق افتاده است.