با توجه به نقش بالقوه‌اي که بخش کشاورزي مي‌تواند در فرايند پيشرفت بخش صنعت ايفا کند، اقتصاددانان توسعه تأکيد کرده‌اند که اگر قرار است در بلندمدت يک تحول ساختاري در محصول و نيروي کار صورت بگيرد، بايد براي تحقق آن سياستهاي موفق توسعه کشاورزي اتخاذ گردد. در ابتداي پيشرفت صنعتي، بخش کشاورزي پایدار مي‌تواند با عرضه مواد غذايي و مواد اوليه به بخشهاي در حال رشد ديگر، فراهم کردن يک «مازاد محصول قابل سرمايه‌گذاري» بصورت پس‌انداز و ماليات براي تأمين سرمايه‌گذاري در بخشهاي ديگر، ايجاد تقاضاي مصنوعات صنعتي در بخش‌هاي روستايي از طريق فروش نقدي محصولات به شهرها، تأمين ارز مورد نياز صنعت نوپا از طريق صادرات محصولات کشاورزي کمک مي‌کند. در ايران به دليل دارا بودن قابليت ها و توانمندي هاي قابل توجه و عوامل توليد، کشاورزي پایدار مي تواند نقش ممتازي در عرصة حيات اقتصادي کشور داشته باشد. وجود 37 ميليون هکتار اراضي مستعد کشاورزي، 136ميليون متر مکعب آب قابل استحصال، تنوع ژنتيکي درانواع گونه هاي دامها وگياهان، وجود اقاليم متنوع آب و هوايي در کشور، که امکان توليد طيف وسيعي از انواع محصولات زراعي و پرورش انواع دام را در کشور فراهم مي نمايد. از این رو تحلیل و بررسی فرایند کشاورزی پایدار مي تواند نقش و اهميت فوق العاده اي در فرايند توسعة اقتصادي کشور داشته باشد. شناخت و اجرای اصول کشاورزی پایدار علاوه بر اینکه منجر به سود بخشی اقتصادی و اجتماعی می شود. واقعیت ها نشان از این دارد که الگوهای کشاورزی متداول و سنتی خسارتهای جبران ناپذیری به منابع زیستی کشور وارد کرده است. در پژوهش حاضر سعي شده با بهره‌گيري از مبانی و انقلاب سبز اصول و قابلیت ها، کشاورزي پایدار را تحلیل و در پايان نيز چالش های پیش رو کشاورزی پایدار را در ایران مورد بررسی قرار دهیم.