این پژوهش برای ارزیابی اثر سموم شیمیایی سنتتیک بر فعالیت دشمنان طبیعی از جمله سوسک¬های Carabidae در باغ¬های مرکبات استان مازندران انجام شد. یک باغ مرکبات به مساحت حدوداً 67 هکتار به دو بلوک 7 هکتاری تقسیم شد. برای کنترل کلیه آفات در 7 هکتار باغ مورد نظر به مدت 6 سال فقط از روغنهای معدنی و دشمنان طبیعی استفاده گردیده و هیچگونه آفتکش سنتتیک در این قطعه 7 هکتاری مصرف نشد. در قطعه دیگر که حدوداً 60 هکتار بود کنترل آفات طبق توصیه کارشناسان جهاد کشاورزی با استفاده از سموم شیمیایی رایج بود. در هر بلوک تعداد 10تله گودالی (Pitfall trap) به فواصل 13×30 متر از یکدیگر تعبیه و نمونه برداری به فاصله هر دوهفته یک بار (در زمستان هرماه یک بار) انجام شد و کلیه سخت بالپوشان کارابید به دام افتاده شمارش و شناسایی شدند. بعد از 15ماه بررسی تعداد 10گونه سوسک Carabidae شامل: Harpalus rufipes، Harpalus subtruncatus، Harpalus distinguendus، Amara aenea، Pterostichus macer، Poecilus cupreus، Agonum dorsal، Laemostenus caspius، Broscus karelinii،Brachinus brevicollis در قطعه روغن پاشی شده شناسایی شد و 6 گونه شامل : Harpalus rufipes، Amara aenea، Brachinus brevicollis، Harpalus distinguendus، Broscus karelinii، Agonum dorsal درقطعه سمپاشی شده شناسایی شد. میانگین فراوانی گونه¬های سوسک¬های کارابید به ترتیب گونه¬ها در باغ روغن پاشی شده شامل:4/26، 0/23،1/92، 3/2،1/62، 1/52، 2/36، 0/14،3/60، 4/29 و در باغ سمپاشی شده به ترتیب شامل:2/77، 2/38، 3/59، 0/68، 2/50، 0/33بود. طبق نتایج حاصله، در باغ¬های مرکبات تیمارشده با آفت کش¬های سنتتیک تنوع و فراوانی گونه های کارابید در مقایسه با باغ مرکبات تیمار شده با روغن معدنی به شدت پایین است.