در معماری ایران و سایر کشورها همواره نگاه ویژه ای به معماری خانه به عنوان یکی از اصلی ترین و بارزترین نمودهای معماری بوده است. آنچه که بیشتر سعی می گردد تا به آن پرداخته گردد معمولاً بعد کالبدی و معماری خانه است و کمتر به ارتباط این ابعاد با مقولات غیر کالبدی نظیر فرهنگ پرداخته شده در این پژوهش سعی شده تا از دیدگاه های مختلفی به دنبال پاسخ به این پرسش باشد که: ارتباط معمول ومنطقی بین خانه به عنوان عاملی کالبدی و مقوله ی فرهنگ به عنوان عنصری غیر کالبدی چیست؟ و چه عواملی در این بین باید مورد ارزیابی قرار بگیرند؟