در بازارهای کارا اطلاع رسانی،در قیمت سهام تأثیر میگذارد.فرضیه بازارهای کارا بیان میکندکه جریان اطلاعاتی از داخل به خارج شرکت بر تصمیم گیری سهامداران مؤثر است، از طرفی جریان اطلاعاتی ازخارج به داخل شرکت نیز وجود دارد که باعث میشود، مدیران از اطلاعات موجود در قیمت استفاده کنند. همچنین مدیران به دلایل و انگیزه‌های گوناگون از قبیل پاداش، بدهی و هزینه‌های سیاسی و غیره،دست به مدیریت سودویا درمواردی هموارسازی سود می‌زنند.حال اگر این مدیریت سود درجهت افزایش ارزش شرکت باشد به نوعی لااقل از نظر سهامداران مورد قبول است، اما در بعضی مواقع مدیران به صورت فرصت‌طلبانه از این راهکار استفاده کرده و مطلوبیت خود را بیشینه می‌کنند .از طرفی،فشارهای ناشی از درماندگی مالی باعث میشود مدیران بیشتربه دنبال رویه‌های حسابداری باشند؛اما وجود یک مکانیزم نظارتی ازدرگیر شدن درفعالیت‌های مدیریت سود،جلوگیری خواهد کرد؛بنابراین، بررسی ارتباط بین رفتارهای فرصت¬طلبانه، مکانیزم¬ نظارتی(اهرم) ورفتارهای تحت فشار(درماندگی مالی)درارتباط با مدیریت سود، می‌تواند موضوع قابل تأملی باشد .در این پژوهش با بررسی داده های مالی124 شرکت عضو بورس اوراق بهادار برای دوره 6 ساله از1389تا 1394، اثر قیمت سهام شرکتهاو رفتارهای فرصت‌طلبانه، مکانیزم نظارت (نسبت اهرمی) و رفتارهای تحت فشار (درماندگی مالی) بر مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که قیمت بر رفتار مدیریت سود شرکتها مؤثر است و رابطه آن با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی ، منفی و معنی دار و با مدیریت سود مبتنی بر فعالیتهای واقعی، مثبت و معنی دار است.برای آزمون فرضیه ها ازرگرسیون تلفیقی چند متغیره وروش حداقل مربعات معمولی (OLS) وبرای مدیریت سود ازمدل تعدیل شده جونز (1991)ودرماندگی مالی از مدل Z آلتمن (1983) استفاده شده است. یافته ها حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین مدیریت سود و درماندگی مالی می‌باشد.همچنین بین نسبت بدهی(که متغیری برای اندازه‌گیری مکانیزم های نظارتی است) و مدیریت سودرابطه منفی ومعناداروجود دارد.از طرف دیگر بین رفتارهای فرصت‌طلبانه (جریان نقد آزادونسبت سود آوری)و مدیریت سود رابطه معنادار یافت شد.نتایج این تحقیق می¬تواند به قانون¬گذاران درتدوین قوانین سخت¬گیرانه¬¬ای که به گسترش اعتماد عمومی نسبت به قابلیت اتکای گزارشگری مالی می انجامد،کمک نماید.