در پژوهش حاضر، پژوهشگر به بررسی تأثیر خودکارآمدی و احساسات شخصی، هنجارهای ذهنی بر قصد کارآفرینی با نقش تعدیلگر آموزش کارآفرینی و جنسیت پرداخته است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی-پیمایشی، از نظر ماهیت داده¬ها کمی و از حیث روابط بین داده¬ها همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه ازاد اسلامی بودند. با توجه به روش معادلات ساختاری، حجم نمونه بین 5 تا 15 برابر تعداد سنجه ها و 270 نفر (یعنی 10 برابر تعداد سوالات) در انتخاب به عنوان نمونه تعیین می شود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی و پایایی آن را تایید کرد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که نگرش، فرهنگ شناختی، استقلال و تحصیلات کارآفرینی افراد بر تمایلات کارآفرینی تأثیر مثبت دارد. همچنین، دانش کارآفرینی به عنوان یک تأثیر تعدیل کننده بر تأثیر مثبت احساسات شخصی و خودکارآمدی بر قصد کارآفرینی عمل می کند.