این سوال همواره مطرح بوده است که چگونه می توان از ابزارها، فرآیندها و طرز فکرهای گوناگون برای پیشبرد سریع تر اهداف و مقابله با چالش ها و یا حتی پیش بینی آنها استفاده نمود؟گذر از عصر صنعتی به عصر دیجیتال بارزترین ویژگی قرن جدید است و تغییرات محیطی به گونه ای رغم می خورند که دولت ها اغلب در پاسخ به چالش های نوظهور که کل حوزه سیاست عمومی را در بر می گیرد یا مستاصل بوده یا آهسته عمل می کنند و یا واکنشی بی اثر دارند. جهان چند بعدی و پیچیده باعث شده است که دولت‌ها نتوانند به طور موثر برنامه های توسعه ای و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده برای توسعه را همزمان با تغییرات پر شتاب دنبال نموده و خود را با آن هماهنگ کنند. انقلاب عصر دیجیتال و تحولات گسترده ی آن ، بیان می کند که چگونه هوش استراتژیک می‌تواند یک خط مشی گذاری چابک را برای رویارویی با چالش‌های ناشی از وابستگی متقابل بین سیاست ها، شتاب و ابهام برای دولت ها به ارمغان بیاورد.