نظريه آشوب به مفهوم علم شناخت پديده هاي غيرخطي است و عمدتاً از شناخت رموز موجود در طبيعت و دنياي واقعي نشأت مي گيرد. بر اين اساس، جهان، نظامي غيرخطي، پيچيده و غيرقابل پيش بيني است. مطابق اين نظريه، هر چند كه امور جهان بي نظم، تصادفي و در نتيجه غيرقابل پيش بيني به نظر مي رسند؛ اما در عين حال از يك نظم و قطعيت برخوردار هستند. نظريه آشوب به دليل شناسايي راه هاي تشخيص نظم پنهان در سيستم هاي پيچيده، باعث پيش بيني روند آتي حركت آن ها مي شود. مديران و حسابداران مديريت بايد بياموزند كه رخدادها و تغييرات در جريان زمان، ظهور مي كنند و خود آنها نيز جزئي از تغيير هستند و بايد به جاي طرح ريزي و تصميم گيري به شكل سنتي، به روان سازي و مديريت فرآيند تغيير بينديشند. بايد به برنامه ريزي ها و بودجه بندي هاي نوين و انعطاف پذير، به عنوان بخشي از فرآيند تصميم گيري، اهميت زيادي داد و در درون بي نظمي و شرايط آشوب، به دنبال نظمي مستتر باشند. اصلاح فرهنگ سازمانها، براي جذب ارزشها و نُرم هاي جديد و متناسب با جهان پر از آشوب، بايد مدنظر قرار گيرد. در دنياي متلاطم و آشوب زده امروزي بايد به جاي تمركز بر تصميم گيري بلندمدت، تصميم گيري كوتاه مدت و انعطاف پذير را مدنظر قرار داد.