در دهه‌های اخیر جنبش‌ها و مکاتب گوناگونی در عرصه معماری و شهرسازی نمود یافته‌اند. ریشه این مکاتب را می‌توان در دیدگاه‌های فلسفی پیدا کرد. بی‌شک این مکاتب منشأ تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، کالبدی عظیمی در اقصی نقاط جهان بوده‌اند. مدرنیسم در اواخر دوره قاجار وارد سیستم کالبدی سیمای شهرهای ایران شد، به دنبال آن پست مدرنیسم به صورت رگه‌هایی در کالبد شهرها ریشه دواند و در دوره پهلوی اول و دوم تأثیرات زیادی در کشور برجای نهاد؛ ولی هنوز امکان فراگیری آن در شهر‌های ایران به وجود نیامده. سبک شهرسازی و معماری متاثر از مکتب پست مدرن، می تواند یکی از فراگیرترین و مهمترین جنبش هایی باشد که در سال های اخیر به صورت جهانی وسعت پیدا کرده است. در عصر حاضر همه چیز اعم از سرمایه، نیروی کار، مواد اولیه، آداب و رسوم، فرهنگ، تولید و مصرف در حال تغییر و انتقال است، به طوری که مرزهای سیاسی و اقتصادی کمرنگ شده اند، چه بسا کشورهای جهان سوم همچون ایران هم از این تغییر و انتقال بی بهره نبوده اند.
رویکرد تحقیق حاضر تطبیقی بوده که با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بر آن است که ابتدا ریشه های فلسفی پست مدرنیسم را و جهانی شدن جستجو کند، سپس جنبه های مختلف آن را در حیطه معماری و شهرسازی بررسی کند تا ارتباط و تاثیر این سبک و جنبش را بر کالبد و سیمای شهر اهواز شناسایی نماید. به نظر می رسد با توجه ویژگی های این مکتب می توان نتیجه گرفت که با انتخاب شاخص هایی همچون انتخاب نوع و رنگ مصالح، نحوه آرایش آنها و توجه به تجارب فرامرزی، اقدام به درون‌زایی و توسعه دادن الگویی مناسب و بدیع، مبتنی بر ساختار و چهار چوب مکتب پست مدرن بر اساس فرهنگ مردم شهر اهواز رسید.