پست مدرنیسم بر اساس آرا و نظرات منتقدان نقدی بر دوره مدرنیسم بوده و به تنهایی جهت گیری خاصی ندارد و حتی نام خود را وامدار مدرنیسم است، و به طور کلی توصیف نوعی حالت یا موقعیت فقدان هرگونه قطعیت، و نوعی شک گرایی خودآگاه و طنز آمیز نسبت به قطعیت های زندگی شخصی، فکری و سیاسی است. در معماری، درحالی که مدرنیست ها به دنبال یک زبان واحد برای ساختمان ها بودند، پست مدرنیست ها برای متمایز کردن ساختمان هایشان برای فرهنگ ها، زمینه ها و بازارهای مختلف، بر تفاوت و تنوع تاکید کردند.
نگاه انتقادی فلسفه و رویکرد پست مدرن باعث بوجود آمدن دیدگاه های مختلف متنوع و گاهاً متناقضی در معماری پست مدرن در پاسخ به مدرنیسم گردید؛ و پرداختن به فرم یا بازگشت به گذشته و ... در کار هریک از معماران برجسته بیشتر خود را نشان داد و باعث کثرت دیدگاه ها شد. به عنوان مثال کریستوفر الکساندر با نگاه به معماری بومی جوامع سنتی و نوعی رویکرد پدیدارشناسانه به ارائه زبان الگوها در معماری و عمق بخشیدن به معماری پرداخته و نگاهی تجربی به فرآیند طراحی را پیشنهاد می کند حال آنکه رابرت ونتوری، معمار پست مدرن دیگر با تاکید بر نشانه ها و معماری دو پهلو و پیچیدگی در معماری در جستجوی ارائه نوعی معماری جایگزین معماری مدرن است. الکساندر و ونتوری با رویکردهای متفاوت از تاثیرگذاران حرکت معماری پسامدرن بوده و این درحالی است که نگاه آنها به معماری متفاوت است بعلاوه تفوق نگاه فرمی و شکلی و استعاره ای در کار ونتوری به جای نگاه فضایی و مرتبط با حواس و نیازهای روحی و الکساندر نیز مشهود است.
مقاله حاضر به بررسی ساختمان گیلد هاوس (خانه انجمن برای افراد مسن) طرح رابرت ونتوری بر اساس الگوهای الکساندر می پردازد و در جستجوی اختلافات و تشابهات در نگرش این دو است. بخش ابتدایی به معرفی زبان الگوها و زبان نشانه ها بر اساس آراء این دو معمار پست مدرن پرداخته و سپس تطابق سیزده الگوی بکاررفته در فضاهای مختلف این مجموعه برای ساختمان گیلد هاوس رابرت ونتوری بازبان الگوها در بخش دوم مطرح می شود.