افزايش نيازهاي آبي، ارزش اقتصادي حاصل از بهره برداري بهينه از سيستم هاي منابع آب و کمبود يا افت کيفي منابع آب در دسترس باعث شده است که بهره برداري بهينه کمي و کيفي از مخازن سدها به عنوان يکي از مسائل مهم در تحليل سيستم هاي منابع آب مورد توجه قرار گيرد. بهره برداري بهينه کمـي و کيفي از مخازن سدها به طور خلاصه مسأله‌اي متشکل از اهداف متضاد و پيچيده و داراي متغيرهاي تصميم‌گيري قابل توجه است. مدل هاي رفع اختلاف در بهره برداري کمي و کيفي از مخازن سدها که در آن تصميم گيرندگان و تأثيرپذيران متعدد با اهداف و مطلوبيت هاي متفاوت وجود دارند از اهميت بالايي برخوردار مي باشند. در اين تحقيق براي رفع اختلاف در مسأله بهره داري بهينه کمي و کيفي از مخازن سدها، مدلي براي بهره برداري بهينه کمي و کيفي از مخازن سدها بر اساس تئوري رفع اختلاف Nash تدوين شد. براي حل اين مسأله بهينه سازي از تئوري پرندگان استفاده شد. مطالعه موردي اين تحقيق سد Gibraltar است که داري مشکل کيفي افزايش بيش از حد مطلوب TDS آب است. نتايج اجراي مدل نشان دهنده کارايي مناسب مدل در بهره برداري بهينه کمي و کيفي از مخزن سد مورد بررسي و بهبود کيفيت آب خروجي از مخزن بدون کاهش قابل توجه کميت آن است.