محلات و خیابان ها، اولین تصویر ذهنی فرد از یک شهر می باشد که اساساً مبین سطح تماس "انسان"و"پدیده شهر" است و بخش قابل توجهی از دانش و عواطف محیطی شهروندان ، را شکل می دهد.يكي از اصول و ويژگي هاي طراحي محلات، خوانا بودن آن است. طبق نظريه لينچ عوامل بسياري بر خوانايي شهرها موثرند كه مورد توجه طراحان و برنامه ريزان شهري قرار گرفته است. ازجمله اين عوامل راه ها،حوزه ها، گره ها،لبه ها و نشانه هاي شهري مي باشد كه برخوانايي شهر و محلات تاثير به سزايي دارند.
هدف مقاله حاضر شناسايي شاخص هاي موثر بر ارتقاء خوانایی به منظور تاثير بيشتر بر خوانش شهروندان مي باشد و به بررسی مباحث نظری مرتبط و تبیین اهمیت سیمای شهری مطلوب و جایگاه محلات شهری در آن و نقش خوانایی در تعامل انسان با آن پرداخته شده است.
روش تحقيق استفاده شده در اين مقاله توصيفي– تحليلي و از نو ع مطالعات موردي یکی از محلات شهر آمل در استان مازندران مي باشد و روش جمع آوري اطلاعات كتابخانه اي و ميداني از طريق مشاهده مي باشد.در پايان نتایج حاصل از این بررسی در چارچوب راهکارهایی جهت ايجاد و تقويت منظر خوانا براي (محله امام زاده ابراهیم شهر آمل) پيشنهادمی گرددو بیان می کند که خوانایی یک محله شهری، موجبات قابل درک شدن یک مکان ،امکان جهت یابی و راهیابی آسان ، مأخذ مراجعه ای وسیع برای حضور مردم را فراهم آورده و خصوصاً سبب ایجاد تعلق خاطر و آرامش ناظرین نیز می شود.