بنظر می‌رسد علیرغم فراگیری استفاده اینستاگرام، اهمّیّت یافتن بیش از پیش محیط زیست و همچنین پرررنگ‌شدن نقش آن در افکار عمومی، آن‌چنان که باید عملکرد این بستر اجتماعی در حوزه‌ی محیط زیست، مورد توجّه واقع نشده است. از این رو درپژوهش حاضر با بهره‌گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، الگوهای مضامین محیط زیستی بررسی شده است. این پژوهش با بهره‌بردن از نظریه‌ها و مفاهیم و بررسی 240 مطلب از چهار صفحه‌ی برتر محیط زیستی انجام شده است. یافته‌های پژوهش حاکی از این بود که محیط زیست در اینستاگرام، در اغلب موارد با مسائل خرد بازنمایی می‌شود؛ در حالی‌که بازنمایی مسائل کلان با مسائل خرد (مثل مسائل مرتبط با شکار حیوانات)، می‌تواند افکار عمومی را از مسائل مهم‌تر و عواملی که در ایجاد آن‌ها نقش دارند، منحرف کند؛ که این امر ناشی از فقدان نگاه کلان و فروکاست بازنمایی مسائل محیط زیست به مسائل خرد و حذف عوامل تاثیرگذار کلان در این بین است. درصورتی که در مسائل محیط زیستی بصورت مستقیم یا غیر مستقیم، با تعمق در مسائل خرد می‌توان تاثیر نهادهای قدرتمند‌تر و نگاه کلان را ردیابی کرد.