هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین نظام راهبری شرکت با ارزش ایجاد شده برای صاحبان سهام (CSV) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهاداراست. در این پژوهش، برای محاسبه ارزش ایجاد شده برای سهامداران از مدل ارائه شده توسط فرناندز استفاده شده است. سپس برای آزمون فرضیه های صورت بندی شده از مدل رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی مناسب استفاده خواهیم کرد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بُعد روش‎شناسی از نوع تحقیقات توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شرکت‎های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که با روش نمونه‎گیری حذف سیستماتیک، 69 شرکت در نمونه آماری این پژوهش قرار گرفته‎اند. دوره زمانی پژوهش سال‎های 1391 تا 1393 است. برای آزمون فرضیه‎های صورت‎بندی شده از رگرسیون چندگانه بهره‎گیری شده است. برای پاسخ به سوال های مطرح شده و با توجه به اهداف پژوهش دو فرضیه اصلی به شرح ذیل و شانزده فرضیه فرعی طراحی شده است:
فرضیه اول: بین نظام راهبری شرکت و ارزش ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
نتایج آزمون فرضیه¬ها نشان می دهد که از هشت متغیر برآورد شده (تفکیک وظایف مدیر عامل از رئیس و نائب رئیس هیئت مدیره، ساختار هیئت مدیره، میزان مالکیت بزرگترین سهامدار، ساختار مالکیت، میزان نفوذ و مالکیت دولت در شرکت، اصلی یا فرعی بودن شرکت مورد بررسی، میزان سهام شناور آزاد، مرجع حسابرسی شرکت) در مدل، ارزش ایجاد شده برای سهامداران با میزان مالکیت بزرگترین سهامدار، ساختار مالکیت و میزان سهام شناور آزاد رابطه مثبت و با میزان نفوذ و مالکیت دولت در شرکت رابطه منفی دارد .