وضع نگران‌كننده‌ي محيط زيست در روزگار ما بيشتر از همه محصول عدم‌ تعادل انسان مدرن و طبيعت است. ریشه این عدم تعادل و بحران هرچند در اقتصاد نهفته نیست، اما بی‌شک اقتصاد اصلی‌ترین سبب (و نه علت) این بحران است. سلوك ديني انسان مسلمان مقيد به نظامات متعددي است كه نظام اقتصادي نيز بخشي از آن‌ها را تشكيل مي‌دهد. احكام و قواعد و سياست‌گذاري‌هاي درون اين نظام ريشه در يك سري مبادي حكمي- فلسفی دارند با زبان فلسفي و البته با تمسک به آيات و روايات قابل بازگويي است و به همين دليل بخش نخست این مقاله بیشتر صبغه‌ی فلسفی به خود گرفته است. بنابراين ابتدائاً به بررسی علت چرایی اهمیت بررسی‌های اقتصادی در نسبت با فجایع زیست محیطی می‌پردازیم و سپس آسیب‌شناسی اقتصاد مدرن را ذیل بخش دوم تحلیل می‌نماییم. در ادامه به مبانی و اصول اقتصاد اسلامی و اقتصاد مدرن اشاره می‌کنیم. در بخش چهارم دو مفهوم اساسی رفاه و توسعه را در ادبیات دینی و مدرن مقایسه می‌کنیم. در پایان نيز به طور خلاصه برخی از احکام و قواعد شرعی را در سه حوزه‌ي تولید، توزیع و مصرف که متضمن حفاظت از زیست محیطی هستند، ذکر مي‌كنيم. حاصل آنكه راه برون‌ رفت از اين بحران تقرب تدريجي به نظام اقتصادي اسلام است كه البته خود نيازمند تغيير رويه‌ها، روش‌ها و مهم‌تر از همه اصول و مباني فكري و فلسفي است. اما از آنجا كه نمي‌توان كار امروز جامعه را معطل نمود بايد با همين وسع اندك نيز سعي در بنا نهادن نظامي كنيم كه هرچه بيشتر به شيوه‌ي حيات ديني و نظام اسلامي و سنتي‌مان شبيه باشد.