از مهمترین مسایل اقتصاد ایران وجود شبکه های توزیع ناکارآمد است. شبکه ای که همواره از وجود واسطه های زائد، زیاد بودن فاصله میان تولیدکننده و مصرف کننده و سنتی بودن و عدم بهره گیری از مبانی علمی و فنی تولید و توزیع رنج برده است .شبکه توزیع در ایران به لحاظ ساختاری، مدیریتی و ارتباطات ضعیف عمل نموده و متاسفانه نتوانسته جایگاه ویژه و کارآمدی را در جنبه های مختلف اقتصادی ایفا نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ایجاد برندهای ملی قوی و اصلاح شبکه ی توزیع کالاهای اساسی در سال 1394 شمسی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی بوده که به صورت پیمایشی انجام گرفته و جامعه ی آماری شامل مديران و کارشناسان مرتبط با توزيع کالا در سازمان صنعت، معدن و تجارت، معاونت امور اقتصادي و بازرگاني وزارت صنعت معدن و تجارت، سازمان حمايت مصرف كنندگان و توليدكنندگان، انجمن حمايت از حقوق مصرف كنندگان، خانه صنعت و معدن، اتاق اصناف (اتحاديه هاي صنوف توليدي و توزيعي)، اتاق بازرگاني و صنايع معادن و كشاورزي، بخش تعاوني هاي مصرف، وزارت تعاون كار و رفاه اجتماعي، سازمان تعاون كار و رفاه اجتماعي، شركت بازرگاني دولتي ايران، شركت غله و خدمات بازرگاني، سازمان جهاد كشاورزي، سازمان تعاون روستايي، سازمان ميادين ميوه و تره بار شهرداري، شركت ها و اتحاديه هاي تعاوني توزيع، شركت هاي پخش كالا، شركت هاي حمل و نقل كالا، اتحاديه سراسري مرغ و تخم مرغ، فروشگاه هاي زنجيره اي، فروشگاه هاي بزرگ و سايرافرادآگاه درزمينه ی توزيع کالا، بالغ بر 17221 نفر بوده که با ضریب خطای 0.08، و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و فرمول کوکران، نمونه ای بالغ بر 149 نفر انتخاب گردید. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه ی خودساخته ی محقق بوده که پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید و به ترتیب معادل با 0.746 و 0.682 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. تمامی مولفه های تبلیغات هدفمند، فناوری های نوین، برندهای ملی قوی، تخصص نیروی انسانی، بازارسنجی، تقویت خوشه ها، توسعه ی زیرساخت ها و زنجیره های توزیع در اصلاح و بهبود شبکه ی توزیع کالاهای اساسی نقش حیاتی داشته و تاثیرگذاری آن ها معنادار بوده است. به عبارت دیگر، تقویت هر یک از این عوامل در کاهش قیمت کالاهای اساسی و نهایی مصرف کنندگان به منظور بهبود شبکه ی توزیع موثر بوده است. از طرف دیگر، با توجه به نتایج حاصل از انجام آزمون فریدمن، مبنی بر رتبه بندی وزارت خانه ها، سازمان ها و نهادها، بر مبنای درجه ی تاثیرگذاری و اهمیت آن ها در اصلاح شبکه ی توزیع کالاهای اساسی، از بین نمونه آماری منتخب، به ترتیب اولین، دومین و سومین رتبه به سازمان حمايت مصرف كنندگان و توليد كنندگان، شركت بازرگاني دولتي ايران و انجمن حمايت از حقوق مصرف كنندگان اختصاص یافت. نتایج این تحقیق می تواند در تصمیم گیری های اقتصادی، مدیریتی و سیاستی مسئولین دولتی و نیز مدیران بخش خصوصی حائز اهمیت باشد.