در سالیان اخیر مدیریت و سیستم اندازه گیری عملکرد مورد توجه زیاد محققین قرار گرفته است. علیرغم استفاده رو به رشد از سیستم های مدیریت و اندازه گیری عملکرد، شرکتها با مشکلات زیادی در طراحی و پیاده سازی چنین سیستم هایی مواجه می باشند. همچنین سیستم های اندازه گیری عملکرد می توانند بر توسعه مدل های ذهنی و عملکرد مدیریتی مدیران و نهایتاً فرآیندهای تغییر سازمانی تأثیر گذارند. در این مقاله ابتدا به شناسایی مبانی پایه و چارچوبي يكپارچه براي سیستم اندازه گیری عملکرد وسپس به مروری بر دو تحقیق انجام شده مرتبط با عناوین « آیا سیستم های اندازه گیری عملکرد جامع کمک کننده یا مانع شونده برای توسعه مدل ذهنی مدیران است؟» و « نقش مدل های ذهنی در فرآیند تغییر سازمانی» مي پردازيم.نتايج حاكي از تحقيق انجام شده حاكي از اين است كه طراحي و پياده سازي و اجراي اصولي سيستم اندازه گيري عملكرد به توسعه مدل هاي ذهني براي مديران با تصدي كوتاه سازماني يا واحد تجاري كوچك كمك كرده و به تبع آن سبب مي گردد كه نوع تعبيري كه مديران از رويدادهاي واقعي و نگرشي كه نسبت به فرآيند تغيير سازماني دارند بر تعبيري كه ايشان در مورد اقدام به تغييرات مختلف سازماني اتخاذ مي كنند موثر باشد.