امروزه اهمیت مدیریت مقصد به دلیل بالارفتن رقابت مقصدها در حوزه ارائه خدمات به گردشگران و بازدیدگنندگان دوچندان شده و کیفیت بالاتر در ارائه خدمات نقش مهمی در جذب گردشگر و بازدیدکننده دارد. یکی از مسیرهای پیش‌بینی آینده، شناسایی روندها و پیشران‌هایی است که می‌تواند به بهسازی رقابت مقاصد گردشگری منجر شود. در همین راستا از آنجایی که شهر کربلا به عنوان یکی از مهمترین مقاصد گردشگری مذهبی در میان شیعیان است، مستلزم شکل‌دهی به فعالیت‌های مدیریتی در راستای الگوی کارآمد و شایسته است. هدف از این پژوهش، تعیین الگوی مطلوب برای مدیریت اثربخش شهر مذهبی کربلا در گرو شناخت پیشران‌ها است. پژوهش حاضر نیز با استفاده از روش‌شناسی کاربردی- توسعه‌ای و روش، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل متاسوآت به واکاوی و ارائه الگوی مدیریت گردشگری مقصد در کربلای معلی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران میانی و ارشد حوزه گردشگری کشور عراق و همچنین کارشناسان مطلع و مرتبط با موضوع پژوهش است. با توجه به ماهیت موضوع، یک نمونه 30 تایی به روش گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج حاصله نشان می‌دهد کربلا نسبت به سایر شهرهای مذهبی کشور عراق توانسته وضعیت مناسب‌تر و بهتری داشته باشد اما از منظر متغیرهای مدیریتی مطرح‌شده، وضعیت مناسب‌تری نسبت به سایر شهرها ندارد. علاوه براین نتایج حاصله از تحلیل مدلسازی و تحلیل راهبردی نشان می‌دهد در بین عوامل راهبردی و پیشران اثرگذار بر مدیریت گردشگری مقصد در کربلا، توجه بیشتر شهرداری و مدیریت شهری کربلا به درآمدزایی و توسعه شهر مبتنی بر گردشگری و امکان افزایش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های گردشگری شهر کربلا به عنوان دو عامل راهبردی و پیشران شناخته شده‌است. همچنین وجود گروه‌های تکفیری و تهدید امنیت گردشگران و ضعف در زیرساخت‌های پذیرایی به عنوان مهمترین عواملی است که به‏عنوان بازدارنده، بر مدیریت گردشگری مقصد در شهر کربلا اثرگذاری بیشتری دارد. در مجموع می‌توان گفت مهمترین عوامل اثرگذار بر مدیریت گردشگری مقصد در کربلا در سطوح فرامحلی و ملی قرار دارد که لازم است در گام نخست این چالش‌ها در سطح ملی اصلاح شده و سپس در سطوح محلی و در مقیاس شهر کربلا در جهت تقویت عوامل و پیشران‌های مثبت و مدیریت عوامل بازدارنده حرکت کرد.