در پژوهش حاضر، به بررسی نقش مالکيت نهادی بررابطه بين مديريت سود (حسابداری و واقعی) و مدیریت بهینه ساختار سرمایه پرداخت شده است در این مطالعه،از مدل تعدیل شده جونز (1995) برای اندازه گیری اقلام تعهدی اختیاری (معیار مدیریت سود حسابداری) و از مدل روی چاودوری (2006) برای اندازه گیری مدیریت سود واقعی با معیار جریان نقد عملیاتی غیر عادی ، هزینه های تولید غیر عادی ،مخارج اختیاری غیر عادی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شرکتهایی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند که با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 144 شرکت در بازه زمانی 1389 تا 1394 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. در این تحقیق از مدل رگرسیون لجستیک با استفاده از داده های ترکیبی استفاده شده است .نتایج پژوهش نشان داد که بین مدیریت سود حسابداری ومدیریت بهینه ساختار سرمایه ارتباط مثبت و معنادار وجوددارد. بین مدیریت واقعی سود و مدیریت بهینه ساختار سرمایه ارتباط وجود ندارد. مقدار احتمال متغیر مالکیت نهادی نشان می‌دهد که بین مالکیت نهادی و مدیریت بهینه ساختار سرمایه ارتباط مثبت و معنادار وجوددارد. مالکیت نهادی بر ارتباط بین مدیریت واقعی سود و مدیریت بهینه ساختار سرمایه تأثیر مثبت و معنادار دارد. پیشنهاد می‌شود فعالان بازار سرمایه به شرکتهایی که دارای مالکیت نهادی می باشند توجه داشته و در خرید و فروش سهام به این شرکتها که دارای ریسک قابل قبولی هستند نگاه ویژه ای داشته باشند.