ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮي اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي رفتار ﺳﻴﺎﺳﻲ در ﺳﺎزﻣﺎن بوده و انجام این رفتار از طرف هر دو دسته افراد مستقر در سازمان ( مدیران و کارکنان) می‌باشد. که این رفتار با ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻗﺪرت ، ﺳﻴﺎﺳﺖ، و رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ در ﺳﺎزﻣﺎن مرتبط است. در این میان مدیران و کارکنان دست به اقدامات و رفتارهای سیاسی می زنند. مدیران برای بالا بردن قدرت خود در سازمان و کارکنان برای متصل کردن خود به منابع قدرت ( قدرت طلبی کارکنان ) به رفتار سیاسی رو می‌آورند. این رفتار سیاسی به زعم بسیاری از پژوهشگران دارای جنبه‌های مثبت و منفی بوده و عواملی چند بر این گونه رفتار سیاسی موثر می‌باشند. از طرف مدیران و کارکنان به جهت کاهش این رفتار می‌بایست اعمال مشخصی صورت گیرد و در این بین مدیران وظیفه سنگین‌تری به عهده دارند. در این پژوهش قصد بر آن است تا با بررسی و تعریف مجدد رفتار سیاسی بر روی رفتار سیاسی مدیران و کارکنان تمرکز و راهکارهای کاهش این رفتار در سازمان و وظایف هرکدام بررسی گردد.