این پژوهش با تمرکز بر تاثیر نااطمینانی سیاست اقتصادی، نوسانات سود بر ریسک پذیری به دنبال توسعه ادبیات موضوع و پرکردن خلاء پژوهشی بر اساس شواهد حاصل از شرکت‌های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر نوع داده کمی، ازنظر منطق اجرا استقرایی و ازنظر نحوه اجرا توصیفی-همبستگی می‌باشد. دورۀ زمانی پژوهش شامل سال‌های 1392 تا ۱۴۰۰ و نمونۀ ای از شرکت ها به روش جامعه در دسترس، متشکل از ۱۹۱ شرکت پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. در طبقه‌بندی داده‌های گردآوری‌شده از نرم‌افزار اکسل و در بررسی و آزمون فرضیه‌های پژوهش از رگرسیون چندگانه در نرم‌افزار استاتا بهره شده است. یافته‌ها در سطح خطاي مورد انتظار نشان داد نا اطمینانی سیاست اقتصادی در حالت نرخ تورم بر ریسک پذیری (انحراف استاندارد سود)، تاثیر معناداری ندارد. از طرفی نا اطمینانی سیاست اقتصادی در حالت نرخ بهره، نرخ ارز، نرخ رشد اقتصادی بر ریسک پذیری شرکت (انحراف استاندارد سود)، تاثیر منفی و معناداری دارد. نا اطمینانی سیاست اقتصادی در حالت نرخ تورم و نرخ ارز بر ریسک پذیری (انحراف استاندارد 12 ماهه)، تاثیر معناداری ندارد. در حالی که نا اطمینانی سیاست اقتصادی در حالت نرخ بهره و نرخ رشد اقتصادی بر ریسک پذیری شرکت (انحراف استاندارد 12 ماهه)، تاثیر منفی و معناداری دارد. نا اطمینانی سیاست اقتصادی در حالت نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی بر ریسک پذیری (انحراف معیار جريان وجوه نقد)، تاثیر معناداری ندارد. در حالی که نا اطمینانی سیاست اقتصادی در حالت نرخ بهره و نرخ ارز بر ریسک پذیری شرکت (انحراف معیار جريان وجوه نقد)، تاثیر منفی و معناداری دارد. نتایج حاکی از آن است که نوسانان سود بر ریسک پذیری (انحراف استاندارد سود)، تاثیر معناداری ندارد. نوسانان سود بر ریسک پذیری (انحراف استاندارد 12 ماهه)، تاثیر منفی و معناداری دارد. نوسانان سود بر ریسک پذیری (انحراف معیار جريان وجوه نقد)، تاثیر معناداری ندارد.