مکتب پاپ آرت و مکتب انیمشن زاگرب از لحاظ زمانی تقریبا در یک برهه فعالیت داشتند. اوج گیری هنر پاپ آرت در آمریکا بود هرچند که در اروپا نیز پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت .اما مکتب انیمیشن زاگرب تقریبا تنها محدود به منطقه زاگرب و قسمت هایی ازاروپای شرقی مانند کرواسی، صربستان، اسلوونی و مقدونیه بود.
هدف این پژوهش بررسی به نقاط مشترک این دومکتب هنری و تاثیر پذیریشان از یکدیگر، رویکرد های بصری و درون مایه ای بعضا مشابه است. هر دومکتب رويکرد مردمی کردن هنر و با شعار هنر کاربردی و در اعتراض به هنر برای هنر در جهت کاهش قيمت توليد گام برداشتند. دغدغه هنرمندان مکتب زاگرب مسایل مهم جهان و پیرامون انسان عصرحاضر بود که آن را به صورت استعاری با بیانی ساده و روشنفکرانه تصویر میکردند برای صرفه جویی در هزینه و زمان به سبک انیمیشن محدود روی آوردند. پاپ آرت هم به عنوان پاسخی جامع به ارزش‌های کالا محور دوران پس از جنگ تعریف شد. هنرمندان پاپ از تصاویر فرهنگ بصری عامه برای نقد ارزش‌ها استفاده می‌کردند. با این تفاوت که هنر زاگرب بطور مستقیم با استفاده از طنز سیاه اقدام به مزمت سیاست های جهانی میکرد اما هنر پاپ آرت رویکرد دیگری داشت ، دستمایه این هنر فراوانی اشیا مصرفی و تاثیر رسانه های جمعی بود و سوژه هایش را از فرهنگ مصرف گرای همگانی رایج جامعه می گرفت و به بازنمایی زندگی روزمره می پرداخت و اعتراض خود را علیه مصرف گرایی بیش از حد جامعه ابراز می کرد .