هدف ازاین نوشتار بررسی وابستگی اقتصادی حسابرسان و بیش اطمینانی مدیریت است مشکلات نماینگی درنتیجه تضادمنافع بین مدیران و سهامداران ایجادمیشود دراین میان حسابرسی راهکاری کارامد برای محدود کردن اختیارات مدیران درروابط قراردادی محسوب میشود توجه روزافزون به نقش نگرشها وفاکتورهای درونی افراد و روانشناسی بازار دربررسیهای مالی باعث شده که تمرکز بسیاری ازمباحث مالی ازتحلیلهای اماری و اقتصادسنجی برروی قیمت ها و سودها به سمت روانشناسی انسانی سوق داده شود مدیران بیش اطمینان مدیرانی هستند که موفقیت های خود را به عوامل درونی و شکست ها را به عوامل بیرونی نسبت میدهند دراین نوشتار واکاوی وابستگی اقتصادی حسابرسان به صاحبکار ازمنظر منافع جمعی و همچنین ارزیابی بیش اطمینانی مدیران و نحوه ارزیابی حسابرسان ازمدیران بیش اعتماد درسازمان است